۱۳۸۸ مهر ۱۴, سه‌شنبه

از هر دری سخنی

×ایندفعه پس از مدت مدیدی نیومدن ،دارم میام!!!! تا حالا با بیماری گشادی و تنبلی برخورد کردید!؟ خب من نمونه اون هستم! کلا تنبلی بر ما مستولی گشته!!!!

×از شمال بر گشتم. رفتم بابلسر جاتون خالی خیلی خوش گذشت. منم که کمپوت شجاعت، اصلا نترسیدم!اصلا وقتی که سوار قایق شدیم جیغ نزدم اصلا! اصلا هم گوشی تازم نسوخت که!نه!بعدشم رفتیم خرید کلی بابا رو از خجالت در آوردیم .رفتیم نور، آبشار آب پری،سی سنگان تو 4 روز 280 تا عکس انداختیم در زوایای مختلف، عقده ای و شمال ندیده هم خودتونید! روز 5شنبه ساعت 8 شب با دلی خرم برگشتیم .منم که نه مانتو گرفته بودم نه لوازم تحریر!اونوقت من میگم خرّم دلم شماها باور نکنید!



×به مدرسه رفتم!علیرغم اینکه فکر می کردم تا چند ماه دوست پیدا نمی کردم ،متوجه شدم که 90% بچه ها رو می شناسم .همه از دوستای دوران دبستان بودند یا از مدرسه ی راهنمایی .خدا رو شکر الان13 روز از مهر میگذره ما و بچه ها بدجور واسه خودمون الواط بازی می کنیم!انقدر حال میده که حرص معاون رو در بیاری!


×و بالاخره در کنار تمامی اینها ،من چند روزیه که اصلا مثال آدم نیستم .تا دلتون بخواد گوشه گیر و ناراحت و وحشی شدم!به جون خودم اگه بدونم دلیلش چیه!(البته یکیشو میدونما ولی خب....)شما برید نذر کنید من آدمشم ترو خدا!!!!!

×اهم اهم من بالاخره این پست مرده شور برده رو انقدر نگه داشتم تا بالاخره بیام بگم که امروز شنبه، روز خیلی خوبیه! تازه روز مهمی هم هست!امروز روزیه مامانم صاحب دختر اولش شد!همونی که بعضی وقتها خوبه ،بعضی وقتها بلای جون آدمه !خلاصه اینکه امروز خواهری گل من برای 20 بار به دنیا میاد!
تولدت مبارک!
پ.ن1:این ماه کلی تولد مهمه میام میگم تولد کیا هست حالا!
پ.ن2:این روزها کمی حالم بهتره!
پ.ن3:کلا اگه یه پست من پ.ن نداشته باشه من احتمالا میمیرم!

فعلا

مهم نوشت:من فعلا سیستمم پوکیده!تا اطلاع ثانوی رویت نمی شم

۴ نظر:

سعید(زیر تیغ) گفت...

امروز ستاره می بارد
امروز نور تمامی کهکشان را به نشانه تو روشن می کند
مولودی می آید از فراسوی آرزوها
برای شاد کردن دلی پر امید
میلادت مبارک

لیتیوم گفت...

یعنی میگم انگاری شمال رفتن من فقط ضایع و خزوخیل نیست و تنها نیستم،خداییش قایق ترس داره دیگه.
بعد تولد خواهرتم مبارک!

می سم گفت...

har chand dir vali mobarake ...
ishala...

ایران من گفت...

تولد خواهرت مبارک